به گزارش سلامت نیوز، مظفر شیروانی- مشاور بینالمللی جنگل و محیط زیست در روزنامه پیام ما نوشت: این روزها ایده تهیه و غرس یک میلیارد نهال در کشور موضوع بحث گستردهای است که اذهان عمومی را به خود مشغول کرده است. تاکنون نقطهنظر اکثر صاحبنظران اعم از اساتید دانشگاهها و متخصصان حوزه منابع طبیعی بیشتر معطوف به چگونگی تولید و کاشت این تعداد نهال بوده است. گرچه پرداخت به این موضوع بخشی از وظایف مهم سازمانهای مربوطه و در راس آنها سازمان منابع طبیعی کشور است اما مهمتر از کشت نهال، هدف و یا اهدافی هستند که کشت و توسعه این قبیل جنگلکاریها باید به آنها دست یابند.
ایده کشت یک میلیارد نهال قبل از همه عمل کردن به تعهدات مرتبط با کنوانسیونهای بینالمللی، تغییر اقلیمی، مقابله با بیابانزایی، حفظ تنوع زیستی است. مهمترین وظیفه این نهالها که میخواهند کشت شوند کم کردن حجم برخی از گازهای گلخانهای موجود در هوا بالاخص گاز انیدرید کربنیک است. سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری ضرورت اجرایی شدن این ایده را در درجه نخست، تهیه و کشت ۲۵۰ میلیون نهال در سال میداند. تهیه و غرس این تعداد از نهال با توجه به هزینههای سنگین و زمان تهیه بذر، توام با وضعیت نامناسب نهالستانهای موجود در کشور کاری بس دشوار و زمانبر است که به نظر میرسد انجام آن با توجه به وضعیت کنونی اقتصاد کشور کاری مشکل خواهد بود. بنا بر گزارشهای ارائه شده در حال حاضر در کشور رقمی حدود ۲۵ میلیون نهال در سال تولید میشود. این رقم معادل یک دهم تعداد نهالی است که باید سالانه در کشور تولید شوند. برای تهیه ۲۵۰ میلیون نهال در سال حداقل چهار الی پنج سال زمان لازم است. برای دستیابی به این هدف لازم است سطح نهالستانها نیز چندین برابر بیشتر از سطح لازم برای ۲۵ میلیون نهال در نظر گرفته شوند. امر تولید نهال جنگلکاری به شرطی که گونهها با رعایت کلیه اصول اکولوژیکی تهیه و در زمان مشخص در محلهای مناسب آنهم در خارج عرصههای جنگلی کاشته و به درستی نگهداری شوند، میتواند نقش ارزندهای را در فضای سبز کشور ایفا کند.
ایران در حال حاضر دارای چهارده میلیون هکتار جنگل و عرصههای جنگلی است. بیش از ۸۰ درصد این منابع، جنگلهای فقیر، فرتوت و تخریب شدهای هستند که با توجه به حضور فعال دام و سیاستهای اتخاذ شده تغییر کاربری، سیر قهقرایی و نابودی را طی میکنند.
اما جنگلکاری در عرصههای جنگلی یک امر کشاورزی است که مانند یک فرزند ناخلف، توسط شیوههای جنگلشناسی کلاسیک به جنگلها و عرصههای آن تحمیل شده است. اروپاییان بهعنوان کاشف این شیوه جنگلشناسی موجب از بین بردن بیشترین جنگل طبیعی خودشان شدهاند. آنها بیشترین عرصههای جنگلهای تخریب شده و حتی بخش اعظم از جنگلهای طبیعی را به زراعت چوب، آنهم با گونههای سریعالرشد سوزنیبرگها اختصاص دادند. امروزه این جنگلهای دستکاشت با توجه به تغییر اقلیم با مشکلات فراوانی از قبیل طغیان آفات و امراض، خشک شدن درختان، توفان انداختگیهای وسیع، آتشسوزیهای گسترده و غیره مواجه هستند. تکرار این تجارب تلخ در عرصههای جنگلی کشور اعم از هیرکانی، زاگرس، ارسباران و غیره به طور قطع مسائل و مشکلات فراوان و غیرقابل پیشبینی را به همراه خواهند داشت.
یکی از سادهترین راهحلها برای دستیابی به هدف مهم جذب انیدرید کربنیک در هوا، اقدام به احیای منابع جنگلی است. کشور ایران در حال حاضر دارای چهارده میلیون هکتار جنگل و عرصههای جنگلی است. بیش از ۸۰ درصد این منابع، جنگلهای فقیر، فرتوت و تخریب شدهای هستند که با توجه به حضور فعال دام و سیاستهای اتخاذ شده تغییر کاربری، سیر قهقرایی و نابودی را طی میکنند. هر چند پوشش جنگلی این جنگلهای انبوه، تنک و یا فاقد هر گونه درخت و یا درختچهای باشد اما عرصههای این منابع دارای خاکهای عمیق، غنی و مناسب برای توسعه جنگل هستند. حتی عرصههایی که خاک در آنها فرسایش از دست رفته و اینجا و آنجا نیز سنگ مادری ظاهر شده باز هم این عرصهها نیز به نوبه خود مناسب استقرار سایر گونههای کمتوقع جنگلی هستند. به طور کلی جنگلهای طبیعی از تنوع گونهای درختان و درختچهها برخوردارند. هر کدام از گونهها توقعات متفاوتی نسبت به نور، نوع خاک، درجه حرارت هوا، خشکسالی و غیره دارند. برخی از این گونهها حتی حساسیت زیادی نسبت به کمبود آب، خاک فقیر، گرمای زیاد نشان نمیدهند و قادرند در شرایط آب و هوایی نامساعد نیز مستقر شوند و رشد کنند. دامنه پراکنش و توقعات غذایی متفاوت گونههای جنگلی امکانات زیادی را به منظور استقرار زادآوری طبیعی درختان فراهم میکند. اینگونه زادآوریها نیازی به جمعآوری بذور، تهیه نهالستان، جنگلکاری، آبیاری، حصارکشی، مبارزه با آفات و امراض و غیره ندارند. استقرار زادآوری طبیعی در عرصههای منابع طبیعی امری بدیهی و کاملا طبیعی است.
کاری که طبیعت از میلیونها سال قبل تاکنون بدون نیاز به جنگلکاری به درستی و بدون خطا انجام داده را امروزه نیز قادر است تکرار کند. این منابع طبیعی حائز پتانسیل بالایی هستند که دخالتهای احیایی پرورشی در آنها میتوانند رشد سالانه درختان و درختچهها را به چندین برابر بیشتر از وضعیت کنونی ارتقا دهند. هر چقدر رشد سالانه جنگلی بیشتر باشد به همان نسبت هم جذب انیدرید کربنیک از هوا و ترسیب کربن زیادتر است. امر ترسیب کربن در شرایطی به نحو احسن اجرایی میشود که درختان و درختچهها توام با گیاهان کف جنگل از حداکثر رشد قطری و طولی برخوردار باشند. میزان رشد متوسط تمام جنگلهای کشور، رقمی در حدود یک و نیم الی حد اکثر دو متر مکعب (سیلو) در سال متغیر است. این رقم با توجه به شرایط آب و هوایی کشور و در مقایسه با رشد جنگلهای سایر کشورهای مناطق معتدله رقمی بسیار ناچیز به حساب میآید. استفاده از پتانسیلهای موجود در این جنگلها با توجه به وضعیت توپوگرافی مناطق، میزان بارندگی و درجه حرارت مناسب میتواند در کوتاهترین زمان، رشد دائمی این منابع را به چندین برابر بیشتر از شرایط کنونی افزایش دهد و اثرات مثبتی را در رابطه با تغییر اقلیم و تعهدات بینالمللی به نحو احسن اجرایی کند.
جنگلها منابع تولیدی هستند که چنانچه به درستی مدیریت شوند تولیدات آنها هرگز به پایان نمیرسد. دخالت در جنگل به معنای تخریب جنگل نیست. بلکه این دخالتهای جنگلشناسی هستند که استواری جنگلهای مختلف مخصوصا جنگلهای دست خورده و تخریب شده را ضمانت میکنند. امر احیا و پرورش جنگلها منوط به دخالت در جنگل و برداشت برخی از درختان معیوب، پیر فرتوت، سرشکسته و غیره است. برداشت این قبیل درختان و درختچهها میتواند زمینههای استقرار و رشد سایر گونههای الیت را فراهم سازد و استمرار تولید را ضمانت بخشد. اگر هدف اصلی از تولید و کشت یک میلیارد نهال کم کردن اثرات نامساعد تغییر اقلیمی است، بنابراین بهترین گزینه در شرایط فعلی کشور سرمایهگذاری در جهت احیای و توسعه جنگلها است. کاری که از طریق نهالکاری طی چندین دهه آنهم با هزینههای گزاف ممکن است به نتیجهای برسد، در جنگلهای طبیعی در کوتاهترین زمان و بدون کمترین هزینه محقق میشود.
جنگلهای کشور تنها نیاز به احیا شدن دارند. دخالتهای احیایی-پرورشی چراغی هستند که به خانه روا است و نباید از آنها دریغ شود. مقدار انیدرید کربنیکی که قرار است کشت یک میلیارد نهال در طی بیش از چندین دهه جذب کنند جنگلهای طبیعی موجود در طی چندین سال پیش رو جذب خواهند کرد. موانعی که باعث تخریب تدریجی جنگلها و مانع از احیای جنگلهای کشور شدهاند باید از میان برداشته شوند. حضور فعال دام در عرصههای جنگلی و سپس قانون تصویب شده استراحت مهمترین مانع در راه گسترش تنوع زیستی، استقرار زادآوری طبیعی و احیای جنگل است. بنا بر بند «ف» ماده ۳۸ قانون استراحت جنگل، برداشت هرگونه درخت از جنگل ممنوع اعلام شده است. از آنجایی که هرگونه دخالت پرورشی در جنگل عملا منجر به برداشت گونههای مهاجم و درختان و درختچههای معیوبی که با انبوهی خود مانع از رشد جنگل و رسیدن آن به مرحله کلیماکس میشوند بنا بر قانون استراحت ممکن نخواهد بود، اصلاح این قانون شرط لازم برای احیا و پرورش جنگلها است. درختان جنگلها در عرض هفت سالی که از تصویب استراحت جنگل میگذرد به اندازه کافی استراحت کرده و به تدریج به بیماری بستر مبتلا شدهاند. درمان کمی رشد سالانه آنها تنها در عملیات احیایی-پرورشی خلاصه میشود. این تدابیر باید هرچه زودتر به اجرا درآیند و باعث گسترش حجم و سطح این منابع طبیعی شوند. هرچقدر که اتخاذ این تصمیم بیشتر به تاخیر انداخته شود به همان نسبت هم جنگلها بیشتر تخریب و فجایع تغییر اقلیمگستردهتر خواهد شد.
نظر شما